دکتر ناصر هادیان جزی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه تهران: برجام توافقی بود که اکنون با فعالسازی مکانیسم ماشه فرو ریخته و لازم است جایگاه و موقعیت کشور در زمین جدید با دقت مورد بررسی قرار گیرد. مخالفت آشکار چین و روسیه با مشروعیت مکانیسم ماشه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این دو قدرت جهانی نه تنها در سطح بیانیههای رسمی، بلکه در مواضع دیپلماتیک خود نیز روشن ساختهاند که فعال شدن ماشه را اقدامی فاقد اعتبار حقوقی میدانند. این موضع، پیام روشنی به جامعه بینالمللی ارسال میکند: اجماعی جهانی علیه ایران شکل نگرفته است.
چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و یکی از اصلیترین خریداران انرژی، نشان داده است که مایل به حفظ روابط راهبردی با ایران است. مخالفت پکن با مشروعیت ماشه، صرفاً یک موضع سیاسی نیست؛ بلکه بیانگر تلاشی است برای تضمین مسیرهای همکاری اقتصادی و امنیتی در آینده.
این حمایت، برای ایران یک پشتوانه دیپلماتیک فراهم میآورد که وزن آن در موازنه قدرت جهانی قابل توجه است.
مخالفت روسیه با ماشه هم، علاوه بر همگرایی با ایران، حامل این پیام نیز هست که غرب قادر به انحصار کامل تصمیمگیری در شورای امنیت نخواهد بود.
فعال شدن مکانیسم ماشه بیگمان نقطه پایانی بر دوره برجام و آغاز زمین بازی تازهای در روابط ایران با قدرتهای جهانی است. این رخداد نشان داد که توافقی که در اصل بهعنوان یک مصالحه برای کاهش تنش طراحی شده بود، در برابر فشارهای غربی تاب نیاورد و نهایتاً به ابزاری در دست آنان بدل شد. با این حال، باید توجه داشت که این وضعیت صرفاً به معنای افزایش فشار بر ایران نیست؛ بلکه پیامدهای جدی برای طرفهای مقابل نیز به همراه دارد.
از سوی دیگر، غرب نیز در این مسیر بدون هزینه نخواهد بود. آمریکا با اجرای ماشه خود را در تقابل آشکار با چین و روسیه قرار داده و اروپا با نگرانیهای جدی نسبت به فروپاشی رژیم منع اشاعه مواجه است. افزون بر این، فشار بیش از حد بر ایران میتواند به بیثباتی منطقهای دامن بزند و پیامدهایی ایجاد کند که مدیریت آن برای غرب دشوار خواهد بود.

ارسال دیدگاه